شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سفر به سرزمین آفتاب

رفتنم را با شتابِ شباب 
به سرچشمه‌ی خورشید 
در پرنیانِ خوابِ نازکِ صبحدم 
فروپیچیدم.
خفتن و خفتن 
و خواب خوش دیدن 
-حتی به بیداریِ لحظه-
و قافله‌ی خورشید در گذر
-در نیمروز تموز-
طعم تلخ پشیمانی 
با من 
تا پرتگاه غروب غمبار و دل‌شکن 
و با خود خلوت معهود را 
اینک به مرز گرم آرزو 
پیوند می‌زنم 
فردا، پگاه
به سرزمین طلایی آفتاب 
سفر می‌کنم.

علی‌اکبر فرهنگی

شعرها

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

خلیج

خلیج

امین رجبیان

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

در باغ

در باغ

شاپور جورکش