نه دیده
(چنان که گلی
شب را
در کاسبرگهای خود
ذخیره کند)
نه ماندهام
(که مرداب
زیر پاهایم
گل بدهد)
آمدهام
تا به آخر برسم
به که میروی
و نمیدانی
به عقابی
که پرواز میکند
در چشمم