شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نامِ تو لایِ بغضِ زبان ایستاده است

نامِ تو لایِ بغضِ زبان ایستاده است
درمانده است از تو دهان ایستاده است
شهریور از نرفتنِ خود رنج می‌کشد
با رفتنت ببین که زمان ایستاده است
تنها نه قله‌های خراسان باستان
حتی برایتان سبلان ایستاده است
پشتِ «حیاطِ کوچکِ پاییزِ» باغتان
سنگِ «کتیبه» از دوران ایستاده است
با «قاصدک» بگو چه بگوید به «خان امیر»؟
تعجیل کن که نامه‌رسان ایستاده است
تا بشنود صدای غریبانه‌ی چُگور
گویا هنوز هم اخوان ایستاده است

محمد میر

شعرها

در گلوگاه اصلی شکم

در گلوگاه اصلی شکم

رسول کاوه

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

چوار

چوار

احمد کریمی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور