شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ای مردم شهر، عطر هوش آوردم

ای مردم شهر، عطر هوش آوردم
کوه کلمات را به دوش آوردم
تا بار دگر پنجره‌ای باز شود
یک تکه از آسمان یوش آوردم

ایرج زبردست

شعرها

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی