شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سرریز می‌شوم

سرریز می‌شوم
مادری را 
دمادم
درسرزمین های پرآفتاب...   
مردمکانت
 که 
مالامال است 
و
سرشار
بی سفالینه‌هایی 
که 
پیمانه‌اش نام داده‌اند
 انگار،
و
 کوزه کوزه‌های وجودم می‌شکنند       
  نرم
تا آب‌پاره‌های تنیده
 درتابناکی دریا 
و افشانه‌های 
تاک‌های 
خورشید...

مهین احمدی

تک نگاری

شجریان و شعر

شجریان و شعر

طاها افشین

مستندنگاری با غزل

مستندنگاری با غزل

کبری موسوی قهفرخی

شعرها

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی