شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سرریز می‌شوم

سرریز می‌شوم
مادری را 
دمادم
درسرزمین های پرآفتاب...   
مردمکانت
 که 
مالامال است 
و
سرشار
بی سفالینه‌هایی 
که 
پیمانه‌اش نام داده‌اند
 انگار،
و
 کوزه کوزه‌های وجودم می‌شکنند       
  نرم
تا آب‌پاره‌های تنیده
 درتابناکی دریا 
و افشانه‌های 
تاک‌های 
خورشید...

مهین احمدی

شعرها

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی