شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سرریز می‌شوم

سرریز می‌شوم
مادری را 
دمادم
درسرزمین های پرآفتاب...   
مردمکانت
 که 
مالامال است 
و
سرشار
بی سفالینه‌هایی 
که 
پیمانه‌اش نام داده‌اند
 انگار،
و
 کوزه کوزه‌های وجودم می‌شکنند       
  نرم
تا آب‌پاره‌های تنیده
 درتابناکی دریا 
و افشانه‌های 
تاک‌های 
خورشید...

مهین احمدی

تک نگاری

شعرها

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی