شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رود چمدانش را بست و دور شد

رود چمدانش را بست و دور شد
دریا چمدانش را بست و دور شد
جنگل چمدانش را بست و دور شد
ابرها چمدان شان را بستند و رفتند‌...
ما ماندیم
با چمدان‌های خالی‌مان
و به‌جای خالی همه‌چیز خیره ماندیم

حمیدرضا شکارسری

شعرها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

مجید عزیزی

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

مهرگان علیدوست