شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رود چمدانش را بست و دور شد

رود چمدانش را بست و دور شد
دریا چمدانش را بست و دور شد
جنگل چمدانش را بست و دور شد
ابرها چمدان شان را بستند و رفتند‌...
ما ماندیم
با چمدان‌های خالی‌مان
و به‌جای خالی همه‌چیز خیره ماندیم

حمیدرضا شکارسری

تک نگاری

شعرها

سی و پنجمین تیغ توی تنم

سی و پنجمین تیغ توی تنم

اندیشه فولادوند

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 

مظاهر شهامت