در کهنسالی من و درختان است
که کسی از عمق رودخانه
فریاد میزند
که رودخانه را به طغیان
وادار کند
نمیدانم این نسیم است
یا زنی است که خانهی خود را
در مه گم کرده است
تلاش دارد همه با او
همدرد نشوند
نمیدانم همدردی
با زن ممکن است
یا ممکن نیست
به خانه میروم
رودخانه و زن را
در خبرهای
شبانهی رادیو
جستوجو میکنم