شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دوزخ دانته

ریتم اتود انقلابی
در اتاقی کوچک
شورشی پشت کیبورد
درتقارن تنهایی و تن
دهان منتهی به پنجره
به مخاطبین تلفن...
خط اتوی پیراهن پدر
به رژه‌ی منظم ارتش نازی‌ها می‌رسد
و روسری مادر به زمین‌داران فئودال.
دست‌های  سباستیائوسالگادو
از دوربین بیرون می‌افتد
و سیگاری را 
به آتش می‌کشد
ریتم تند اتود انقلابی
در اتاقی کوچک
مگرنه اینکه نرسیده‌ایم 
قاب‌شده‌اند کارگران برزیلی بردیوار.
اینک جهان خالی از خبرگزاری
ازسازمان حقوق بشر
و موزه‌ی هنرهای مدرن سانفرانسیسکو
در رژه‌ی سیاهه‌های خیابان
برفراز دوزخ دانته
از برج‌های دیده‌بانی هنوز صدای شلیک می‌آید

فروغ بختیاریان

تک نگاری

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

راویِ سایه‌های ناتمام

راویِ سایه‌های ناتمام

سیدعلی صالحی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید