شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به هوای...

ای بابا!
شاپرکی روی لبخند تو
عاشق طعم مرگ نمی‌شود
وسواس  تورا
روی مجهولات زندگی تکثیر می‌کند
نگران که می‌خوانمت
می‌بینم که نگران می‌نویسی
به کلماتی که هنوز 
فکر کن راهشان را گم‌کرده‌اند
شادی شعر تازه
کیفِ تاز‌گی‌ها 
حتی نگاه‌های ناگهان «جوجو»
رد مرگ‌را تا چین‌چین پشت ابروان شاعر
فکر نکن
 بی‌خیال بابا
تو که زیباترین غروب‌ها را
جنوب دیده‌ای!
شمالی‌ترین نقطه را به باد کلمه
گرفته‌ای
غریب‌ترین زیبایی را
به غربت شعر بخشیده‌ای
نگران چی هستی بابا
تو که بارها شال و کلاه کرده‌ای
حتی به رُفت‌و‌روب رؤیاها تا غرب رفته‌ای
 ازبوی عرق ‌لیوتار
تا خال هندوی فلان شاعر
تا نگم کجا!
تو که
رگ کلمه را تاخون زده‌ای
به گردن «اگر» تبر
تا مفرق
فانوس به‌دست «مگر»
تا حقیقت
آبستن برلبه‌ی تیغ
این‌همه شعر
زاده‌ای  دست ِ پر
دل‌گیر
دل‌تنگ ،
بَست چه نشسته‌ای بابا

عبدالله سلیمانی

شعرها

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

پیش‌تر‌ها

پیش‌تر‌ها

نسرین بشردوست

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

ویدئو