شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ارغوان


برای م. مؤید؛ که پناه است


ارغوان نیست       اخگر است
از درختِ جان تو می‌تابد
عناب نیست         انگبین است
شهدِ چکانش را مزمزه می‌کنم
پیچک نیست       عَشَقه است
ساقه‌ی خشک مرا می‌نوردد

باغبانِ حسرتم
خیال تو را به انگشتانم پیوند می‌زنم
مترسک‌های پیر را نوازش می‌کنم
و هنوز سرگشته‌ی آنم
که گل‌های فراموشم نکن
چه آبیِ درخشانی دارند.

هادی میرزانژاد موحد

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی