شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کافیا

چقدر قندِ برهنه دارد این گلو،
این گنجشکِ گهوارهْ خواب.

در من درآ
من از هر چیزی
چراغی برای شعر... روشنائیده‌ام.

خوابا ای خلافِ حلال
خوشاتنانه‌ی بی‌عیب
ای سِرِّ غیب.

حیرتِ هر مستِ می نخورده
همین است:
من بی‌نوشت وُ
تو کاملاً خوانا.
وَه... وَه... از این حَظِ بی‌حیا
بیا
این حواله‌ی من است
هم از اَزَل.
هی علت‌العلل!
پشتِ سرت
درگاه را به رویِ دریا ببند،
من هستم... !

سیدعلی صالحی

تک نگاری

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

رؤیای پلنگ

رؤیای پلنگ

علیرضا آبیز

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش