شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کافیا

چقدر قندِ برهنه دارد این گلو،
این گنجشکِ گهوارهْ خواب.

در من درآ
من از هر چیزی
چراغی برای شعر... روشنائیده‌ام.

خوابا ای خلافِ حلال
خوشاتنانه‌ی بی‌عیب
ای سِرِّ غیب.

حیرتِ هر مستِ می نخورده
همین است:
من بی‌نوشت وُ
تو کاملاً خوانا.
وَه... وَه... از این حَظِ بی‌حیا
بیا
این حواله‌ی من است
هم از اَزَل.
هی علت‌العلل!
پشتِ سرت
درگاه را به رویِ دریا ببند،
من هستم... !

سیدعلی صالحی

شعرها

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی