شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ای کاش که همدم تو باشم ای برف!
همراه دمادم تو باشم ای برف! 
من آدم هیچ کس...

ای کاش که همدم تو باشم ای برف!
همراه دمادم تو باشم ای برف! 
من آدم هیچ کس...

سخت است که آشیانه‌ی شک بشوی!
کوچک بشوی رفیق! کوچک بشوی!
بعد از عمری درخت...

جیغی شده‌ام به قدر یک زایشگاه
افتاده تنم گوشه‌ی آسایشگاه
من عاشق...

مثل زخمی... که خالی از خنده شده
مثل زخمی... که از خودش کنده شده
امروز کجای پوستت...

از رود پرنده‌ها روان‌تر بودی
از هرچه ستاره بی‌کران‌تر بودی
...

شعرها

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری