شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ای کاش که همدم تو باشم ای برف!
همراه دمادم تو باشم ای برف! 
من آدم هیچ کس...

ای کاش که همدم تو باشم ای برف!
همراه دمادم تو باشم ای برف! 
من آدم هیچ کس...

سخت است که آشیانه‌ی شک بشوی!
کوچک بشوی رفیق! کوچک بشوی!
بعد از عمری درخت...

جیغی شده‌ام به قدر یک زایشگاه
افتاده تنم گوشه‌ی آسایشگاه
من عاشق...

مثل زخمی... که خالی از خنده شده
مثل زخمی... که از خودش کنده شده
امروز کجای پوستت...

از رود پرنده‌ها روان‌تر بودی
از هرچه ستاره بی‌کران‌تر بودی
...

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

مادر

مادر

حسن بهرامی

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله