شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بی‌کسی‌ام‌

بی‌کسی‌ام‌
به کرونا می‌ماند
نفست را هم نمی‌خواهند ببویند
مردم چقدر بی‌مهرند

چقدر سخت است 
پایت به گل نشسته باشد و
دستی نداشته باشی

این کشتی 
همیشه به گِل نخواهد ماند
باران که ببارد
روی از مردم بی‌مهر خواهد شست

بی کسی ام 
به کرونا می‌ماند
بوی نفست را می‌گیرد
این‌جا ماهیان در آب می‌میرند

ضیغم نیکجو وکیل‌آباد

شعرها

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

منیک له خو مدا ونتر...

منیک له خو مدا ونتر...

جمیله چوپانی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی