شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 کمی هم از  حکایت لبخندهای سرخت بگو

 کمی هم از  حکایت لبخندهای سرخت بگو، آن‌گاه که تنها و تنها تر می‌شوی ، سطرعاشقانه‌ی خیال گمشده‌ای، به‌زودی به سراغت بازمی‌آید 
 برای صید همه‌ی دوست داشتنت، جای روایت دوری، در میانه نیست‌، از صدای عشق تا ملودی باران، دریا دریا، باتوبه گوش می‌رسد جهان، به وقت عاشقانه‌های زمستانی، واژه واژه از گفتمان تو،خواهند گفت ، شتاب کن!
 

محمود معتقدی

شعرها

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن

لی لی در سرزمین رقص

لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی