کمی هم از حکایت لبخندهای سرخت بگو، آنگاه که تنها و تنها تر میشوی ، سطرعاشقانهی خیال گمشدهای، بهزودی به سراغت بازمیآید
برای صید همهی دوست داشتنت، جای روایت دوری، در میانه نیست، از صدای عشق تا ملودی باران، دریا دریا، باتوبه گوش میرسد جهان، به وقت عاشقانههای زمستانی، واژه واژه از گفتمان تو،خواهند گفت ، شتاب کن!