شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

انتظار را نمی‌شود

انتظار را نمی‌شود
مثل ساعت
به نگاهی انداخت گوشه‌ی اتاق
یا كهنه‌اش كرد مثل كفش‌هایی كه بسیار با تو راه آمده‌اند
پاره پاره نمی‌شود این روزنامه‌ی لعنتی
كه خبر می‌دهد
درد را
باید مثل سیگار كشید
و آرام آرام به دودی كه در چشم و سینه می ریزد
عادت كرد
مهم رسیدن كسی از راه نیست
ما مردمان ِ منتظری هستیم

یاور مهدی‌پور

تک نگاری

شعرها

اثمر ابراهیمی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

لاکریموسای

لاکریموسای

محمود بهرامی