شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 عشقی که خواستی بچشانی به من

 عشقی که خواستی بچشانی به من

 آیا همین صراحی زهرست ؟
این لطف بی ریای شماست
من هم به آن چه لطف کنی شاکرم
اینک نسیم از بن زلف
تو می وزد
از عطر شیشه مخمور
و چشم های تو
همرنگ زهر ، زیبا ، با حسن نیمرنگ
در بوسه های تو مزه ی اخلاص
از مایه ی خلاص شدن
انگشت ها
انگشت های گرم پرستاری
که از سر ترحم
بیمار را خلاص کند
و پیکرت
تنگ بلور در شب
گندم گون
شاید به اشتباه به من زهر می دهی
شاید جز این دوای کهن
چیزی به خاطرت نیست
شاید که عشق را
با پرسش چهارجوابی شناختی
جایی که آشیانه ی عشاق
شکل اتاق تمشیت بازپرس شد
پس آن امید دیدار
معنای تا قیامت داشت
یه شیشه ی کبود
همان جام وصل بود
با این همه ، بدون تلافی
قلب یتیم توست که می سوزد
قلبی شبیه مجمر آتش
رخساره ی مرا گلگونه می زند
حتی برای مرگ
جبران زردرویی در کوی عاشقان

محمدعلی سپانلو

تک نگاری

شاعر پاره‌وقت نبودم

شاعر پاره‌وقت نبودم

قاسم آهنین‌جان

در جدال با خاموشی

در جدال با خاموشی

علی مسعودی نیا

شعرها

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

گریه نکن بانو

گریه نکن بانو

بهمن مهرابی