شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دو پاره برای درخت و ع. ب

۱

گوزن‌ها نزدیک تو آرمیده‌اند 
نزدیک عروج سبز و خزاندود تو 
و تنفس 
از سپیده‌‌دم خیس 
آهسته است. 


۲

دهانی از فصلی 
رگ برگ 
شاخه‌شاخی آشیان ظلمت 
و کبوتران 
دستی بلند به سپیده‌دم 
دستی دعاگوی راه منی 
و نگاه‌دار راز زمین. 

نفس آهسته می‌سوزی 
سینه‌ای آکنده‌ی صمغ و صلابت 
زبان در کام کشیده‌ای هنگامه‌ی مرگ 
 و از عروج آب و نمک 
نعره‌ی مائده می‌گیری 
و کلامی 
روشن‌تر از اینَت نیست. 

سیاوش بانشی

تک نگاری

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی