شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک مشت رخسار برداشته از آب

یک مشت رخسار برداشته از آب
آینه بشارتی در کف
ایستاده بر مد
که ماه مرطوب، مه بخواند
بر تن
و یائسه‌سنگ بر سنگ دهان بچرخاند
ذکر شفا را

آب از سر گذشته؟

شاه ماهی لنگ
در کام پوسیده
قنات برملا می‌کند
میخ‌کوب بر زخم
و چهره از مد می‌پوشاند

بوی آویشن و خشخاش
منتشر در رعشه‌های بی‌وطن
ملاحان را مبارک است.

معصومه احمدی

تک نگاری

شعرها

زیبای همیشه غمگین

زیبای همیشه غمگین

سابیر هاکا

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد