شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در من تمنایی قد علم کرد

در من تمنایی قد علم کرد و گیاه ِ مرده بازآمد 
رقصیده
به طوطیان سلام شور؛
حفره‌ی دور از کناره‌های ریشه
آبی‌خرام، سوخته‌تر

 نجوای کم از طالع خوشه
از اهتمام پاره‌ی لب‌ها
در من تمنایی 
گیاه مرده بازآورد
آمد جوانْ‌رشته های آبی به ذره سوی‌ نمک
رقص را سوخته‌تر آمد

فائزه سهیم

شعرها

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

مگس

مگس

علیرضا آبیز

 جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

بابک دولتی