شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند
واژه‌های سبز با تکرار بیرون می‌زند
قفل بستن بر لبان پنجره بیهودگی‌ست
شعر اگر شعر است از دیوار بیرون می‌زند
شک ندارم هم قلم پایان شاعر مرگ نیست
زندگی از لوله‌ی خودکار بیرون می‌زند
فکر کن روزی صبوری هم به پایان می‌رسد
عقده‌ی کوه از دهان غار بیرون می‌زند
گرچه بذر تازه‌ی امیدمان در خاک شد
فکر کن یک روز پیچک‌وار بیرون می‌زند
با خیابان‌های خالی عهد و پیمان بسته‌ایم
بعد از این آوازمان بسیار بیرون می‌زند
 

زری قهار ترس

تک نگاری

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق

شعرها

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین