شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پنج شعر از سیروس نوذری

1

نوبت من است اکنون.
درود و بدرود 
شبنم سحری


سپید پوشیده‌ام زیر برفبار
جست‌و‌جوم نکن
نمی‌یابی‌ام

3
به هستی می‌رسد شبنم
زودا
به هیچ

4
گلی دارم از سنگ به‌دست
هزار سال دیگر
هنوزا که هست

5
آخرالزمان
پنجه می‌کشد رطیل 
بر ماه

سیروس نوذری

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

جمهوری

جمهوری

لیلا ساتر