شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 
و موهایت در قاب 
شمایلی را آفتابی کند 
که در تمام رج این دیوار ریشه پهن کرده باشد 
غریبی دست‌هایی بر زانو 
لبخندی که شاید 
رو به سوی پنجره‌ای بود 
که یکباره باز شده باشد 
و باشد عکاسی که 
در اشاره پرنده‌ی خیالی‌ای که 
از سر انگشتانش پرواز کرده‌اند 
تا لب‌های محو تو را 
در تماشای ما بگذارد 
پای دیواری که خواهیم ایستاد 
و قابی شاید 
موهایت را کمی آشفته‌تر 
کمی منظم‌تر 
در خود آفتابی کرده باشد 

مهدی ریحانی

تک نگاری

شعرها

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی