شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گم کرده بودم

گم کرده بودم
نه در کیف
کمد
روی میز
از آن سوی دیوار
به من خیره بود
روی شقیقه‌ام
راه می‌رفت
با نوک کفش
به سال‌ها
عقب تر
هل ام می‌داد
خوابیده بودی
به بشقاب‌ها گفتم خوابیدی
از کتری خواستم
آرام‌تر حرف بزند
صورت تو خالی بود
و این نگرانم می‌کرد

زبری این سطر ها
نگرانم می کرد
تو خوابیده بودی
و من
اعتمادم را
به بالش‌ات
از دست داده بودم

اعتمادم
به دستگیره‌ی در
روزنامه های خاردار شهر

اعتمادم را
به روزهای تعطیل
از دست داده بودم

نمی‌توانستم
با آدم‌ها
از روی پل رد شوم
کتاب بخوانم
و با زن‌ها
در قاسم آباد
برقصم


همین‌طور پایین می‌رفتم
با بادبادک‌ها
کلمه‌ها
و قرص‌های برهنه


از آن‌سوی دیوار
به من خیره بود

با دهانی دوخته
از نخ‌های نامرئی
ورگ‌های تاریک برجسته


تو خوابیده بودی
و من
در تاریکی مزمن صورتت

لبخند را گم کرده بودم
 

مریم فرجی

شعرها

به صبحی دیگر

به صبحی دیگر

محمود معتقدی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم