شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در خود فرو رفته‌ام

در خود فرو رفته‌ام
چون عصرهای ساعت پنج
شبیه یک ساعت شماته‌دار بی‌غل‌و‌غش
نویسان کرده‌ام روزهای شکسته را در بی‌تفاوتی کاغذ
و پنجره‌ای که
 حتی نمی‌تواند سم درونش را به اتاقم بریزد 
و من که
 نمی‌توانم نگاهم را به‌سویش شلیک کنم
این ترتیب نشستن سیب‌ها که می‌خندند
در پرتگاه میز 
چیزی را عوض نمی‌کند 
در خود فرو رفته‌ام 
اگر می‌توانی سیاوش باش 
شاید این بار سالم از آتش بیرون آیم
و گناهم را به اثبات سودابه‌ها بریزم
تو لب تر کن
نه از تری آب یا شراب
تو لب تر کن 
نه از دریا نه اقیانوس
در کنار همان مبل پایه‌کوتاه
و من را از زیبایی یک تابلو 
بیرون بیاور 
در ساعت پنج عصر

ربابه قصابان

تک نگاری

تراژدی طرد و محاق

تراژدی طرد و محاق

علی مسعودی نیا

بر بام گردباد

بر بام گردباد

مهدی خطیبی

شعرها

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

مثلاً

مثلاً

عبدالعلی عظیمی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی