شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

لب بر بوسه‌ی نابغه گذاشتم

لب بر بوسه‌ی نابغه گذاشتم
لب بر فنجان لبه
و آن‌که حرف زد با کسره‌ی من
در چشم‌هایش بغضی ترکید
در فاصله‌ی سفت یک دیوار
من
دُرشُتِ گلبرگ‌های گلی را بوییدم
من
روی دلهره‌ی بلندِ دل ریختن
تا شکوهِ ارتفاعی مطمئن ترسیدم
لب بر تازه‌ی بوسه
لب بر فنجانِ خوب
و میز چه آرام
               و فاصله
                           چه تنها بود

محسن جعفری

تک نگاری

شعرها

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی