شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اين چند خط كه می‌خوانی

اين چند خط كه می‌خوانی شاخه‌های تک افتاده‌ی مغزِِ خیابان است در مغز ما

عین مستطیلی با گوشه‌های زبل
روی ابعاد تنی كه چند متر دورتر افتاده

پا كه گِرد می‌كنی و دقیق می‌شوی در آن دورها

روی چند كاكُل می‌رسی كه ببینی

الیاف خون است مرتبه‌های عمر ما

انتهای همه‌ی این‌ها را به خط می‌كنم

كورمال كورمال پا سست می‌كنی و 
از خط‌ها ردی روی تنت می‌گذاری

چشم و گوش و دهان كه كافی نيست
همه‌ی انشقاق تن‌ها رو به سو دارد
پاشيده در لكه‌ها

علیرضا سردشتی

شعرها

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

سیمین رهنمایی

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح