شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دل که

دل که می‌گیرد
کاری نمی‌توان کرد
جز آن‌که بر صندلی بنشینیم و 
خیره گوش بسپاریم
به صداهایی که از جایی دور
جایی آن پشت و پسله‌ها می‌آیند
می‌آیند و می‌نشسینند و خیره می‌شوند
به این یکی
که نشسته بر صندلی و...
دل که می‌گیرد
می‌گیرد دل
دل
که
می
گی
ر
د

کامران بزرگ‌نیا

تک نگاری

شعرها

گرهی در صورت

گرهی در صورت

مریم فرجی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

ویدئو