شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خیس از هزار آسمانِ بیوه
زن بر بام کاهگلی
ترک‌های کهنه را
پالِه......

من
تمام طولِ سفر
تب داشتم
اما به رویِ خود نمی‌آوردم.

خونِ...

من آن‌وقت‌ها
فکر می‌کردم
هر کسی هزارتومان پول نقد دارد
...

بارانِ بی‌وقفه‌ی واژه‌ها
امانم را بُریده بود.
من در زندگی از...

همین حدودِ هفده‌سالگی
می‌خواستم تروریست شوم
اما شانس نیاوردم.

...

مورچه‌های سرخ
مورچه‌های بال‌دار
تمامِ شهر را
تصرف کرده...

احتمال وقوع طوفان
با طینِ مؤلف را 
دستِ‌کم نگیرید.
بعدازظهر...

السُوَر
ای بوده، ای نبوده!
بی هیچ، 

چقدر قندِ برهنه دارد این گلو،
این گنجشکِ گهوارهْ خواب.

در من درآ
من از...

می‌گویند قرار است 
سیل بیاید
سرزمین ما را با خود 
ببرد،

می‌گویند قرار است 
سیل بیاید
سرزمین ما را با خود 
ببرد،

تا بوده
من تنهاترینِ تو بوده‌ام
چه بی‌آمدِ آدمی،
چه بی بِرَفتِ...

فروبارِ عیشِ وِلَرم
تَنانه‌ی سُریدن به نور.
لمسِ لغزانه‌های گرم
...

چقدر باید پرنده شد
تا همراهِ تو
از دریاها گذشت؟!

تنها از خود گذشتگان...

گُنگ
خیره
خوابْ‌گَرد.

بی‌حرف
بی‌دَرا
...

آه از این‌همه هجرتِ بی رفتن،
آه از این‌همه ظلمتِ بی‌چراغ،
آه از...

می‌خواست رئیس‌جمهورِ محبوبِ سرزمینِ سووَشون شود،
متوجه نشدم چرا نشد!

...

از عهدِ مبارزالدین ابنِ سلیمانِ مسجدی
ما هر دو شاعر بودیم،
ما تازه از...

تک نگاری

شعرها

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

برای احمدرضا احمدی

برای احمدرضا احمدی

م. مؤید

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود