شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آزاد ماه

جست می‌زنم از حوض به رودخانه
بر خلاف. 
قهوه‌ای‌ها
می‌گویند
باز آمد خلافکار.
پلاستیک‌پوش‌ها می‌اندازند نخ را
می‌جهم از حلقه‌ی کمان  
می‌شنوم به ژرفا: نابکار...

آنم که از حوض پریده به رود نرسیده
از هول و گرداب و تور همواره رمیده
به سر منزلم، امروز این‌جا
فردا نمی‌دانم کدام جا
دلخواه باشد،
رسیده
دل از بند و زخم و خار و حصار بریده
که می‌تواند بداند دلیلم را
بشمرد خال‌های سیاه تن نقره‌ایم را
بی شنا کردن و آب‌شناسی
آن‌که را همواره
سوی سیل سریده؟

پوپک مجابی

تک نگاری

شاعر شهودها

شاعر شهودها

شوکا حسینی

شعرها

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی