شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هنوز باران مى‌بارد بر آسمان شهر

هنوز باران مى‌بارد بر آسمان شهر
چراغ‌هايى شيشه‌اى هستند در دنيا
كه شيشه‌ى آن را
ما با حوله‌هاى كهنه
تميز مى‌كنيم هر روز، دم غروب
و كبريتى هست
كه بوى گوگرد سوخته مى‌دهد
و سينه‌ى من مى‌سوزد
وقتى چراغِ لامپا را روشن مى‌كنم
سايه‌ها روى ديوار ظاهر مى‌شوند
سايه‌ى تو اما از دنيا گريخته است.
 

محمدباقر کلاهی اهری

شعرها

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا