شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هنوز باران مى‌بارد بر آسمان شهر

هنوز باران مى‌بارد بر آسمان شهر
چراغ‌هايى شيشه‌اى هستند در دنيا
كه شيشه‌ى آن را
ما با حوله‌هاى كهنه
تميز مى‌كنيم هر روز، دم غروب
و كبريتى هست
كه بوى گوگرد سوخته مى‌دهد
و سينه‌ى من مى‌سوزد
وقتى چراغِ لامپا را روشن مى‌كنم
سايه‌ها روى ديوار ظاهر مى‌شوند
سايه‌ى تو اما از دنيا گريخته است.
 

محمدباقر کلاهی اهری

شعرها

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری