شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌دانستی که

می‌دانستی که امر ثانوی هستیم 
از درختی بندرت عاصی 
گاهی نمادی از آدمی که در خیابان 
به‌شکل بیش‌ترین حساس راه می‌رود
یا نشتی  از جریانی پرمخاطره 
گاهی از راهپیمایی با وعده قبلی 
و گاهی از گیسوان زنی در پیش از قاره اقیانوسیه خاک 
ما 
از شما امر اولین را وانهاده بودیم 
تا به‌شکل بستگانی از کلماتی فریبنده راه افتاده باشیم 
و شما گفته بودید
به صراحت گفته بودید 
هر کسی گام از خاک بردارد دیگر به خواب آب برنمی‌گردد 
و ما چون نمادی از درختی بودیم با بیش‌ترین احساس 
هیچ ابایی نداشتیم از ریشه‌هایی 
که از چشم‌هایمان فرا می‌رویید به‌سوی تسخیر آن اسطوره‌ی محکوم
تو 
ای ضمیر همراه من از ابتدای تاریخ مصرانه 
می‌دانستی که امر ثانوی هستیم 
و گاهی بازیگوشانه 
لی‌لی‌کنان
آری، لی‌لی‌کنان از پیرسالی خطی سرخ 
بر حجم اندوهی شفاف فرو می‌غلتیم
اکنون بگو 
به صراحت بگو 
خواب از کدام کرانه‌ی آن‌سوی مبهم می‌آید؟
و بعد 
کنارم بنشین 
و برای نخستین بار نامت را با حروف تسکین معرفی بکن
چنان حوا
به آدم در زمان فقدان یک دنده از چپ 
یک دنده 
که از چپ مرزها را جاودانه می‌کرد
 

مظاهر شهامت

تک نگاری

در  ستایش جدیت نظری

در ستایش جدیت نظری

علی مسعودی‌نیا

شعرها

در گلوگاه اصلی شکم

در گلوگاه اصلی شکم

رسول کاوه

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی