شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

«یک عاشقانه‌ی آرام»

پنجره باز است
باد
عکست را در «یک عاشقانه‌ی آرام» پیدا کرده
گذاشته روی تخت
می‌گفتی
تخت باید در آرام‌ترین جای خانه باشد
تلویزیون را خاموش کن
آدم که با اخبار سیاسی بخوابد
سرجوخه‌ی چریکی می‌شود
که فرمان آتش در کابل می‌دهد
نسل‌کُشی‌های میانمار را گردن می‌گیرد
با دختران نابالغ بغداد می‌خوابد
و خیالش نیست
روزی چند کودک سیاه می‌میرند
 حالا
رادیو هرشب سرود میهنی پخش می‌کند
صبحانه به‌جای عسل
سُس خردل برای دخترم لقمه می‌کنم
و شیشه‌های عطر را
از گاز فلفل پر کرده‌ام

پری‌ناز سعیدی

تک نگاری

شعرها

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

مجید عزیزی

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی