شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهارنارنج

 

بیداری را به هی هی چوپان‌ها دادند
پیش از سحرخیزی سپیده‌دمان 
و شتاب را به تَجِن
که از بچگی می‌دود در آغوش مامِ خزر
شیطنت را به نسیم دادند
تا سربه‌سر گندمزارها بگذارد
و در پیراهن بی‌تاب شالی‌ها بیفتد 
عطر بهارنارنج را
به ساری دادند
که در جیب کوچک اردیبهشت  جا بدهد
برای مشام شیشه‌های مغرور ادکلن 
در فرانسه
به من اما چمدانی دادند پرحوصله
از خاطره‌ی قدم‌زدن در خیابانِ قارَن، انقلاب
از فوران فریاد دستفروش‌ها
در حیاط امامزاده یحیی
از هیبت درخت پیر مسجد جامع
از احتمال باران بی‌دلیل 
لا‌به‌لای پرسه‌ها
در عصر پنج‌شنبه‌های سبزه‌میدان
و قرائت ساعت از برجی کوچک
که «میلاد» تهران را در جیب خود می‌گذاشت
و بی شمار لبخند کودکان در ناگهان فواره‌ها
در تب تابستانی غروب
که همه‌چیز را تعطیل می‌کرد جز عشق
به من اما این شعر نوپا را بخشیدند
که حکایت از علاقه‌ی پنهان شاعری دارد
که بی سوسوی استعاره‌ها 
و شلیته‌ی تشبیه بر قامت ساده‌ترین سطرها 
نبضش نمی‌زند

بهمن نشاطی

شعرها

آزادی و تو

آزادی و تو

بیژن الهی

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

جواد محمدی فارسانی

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی