شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش


جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش
جاده‌ای، هر طرفش پُشته‌ی خاکسترها
گُر گرفت آتشی از سینه‌ی دفترهایش
پر گرفتند ز خاکسترِ اندیشه‌ی او
برنگشتند از این راه، کبوترهایش
جاده در فکرِ سواری‌ست که تنها می‌رفت
نیستی چنبره زد بر سرِ افسرهایش
شاه ترسید که تکثیر شود آن سردار
تیر شلیک شد از برنوِ نوکرهایش
باد می‌گفت به هر رهگذری حرفِ دگر
تا نگویند که کشتند برادرهایش
دودِ مرگ است که در ذهنِ جهان می‌لولد
آتش افتاده میانِ همه سنگرهایش
جاده خسته‌ست ز تکرار، از این رفتن‌ها
رفت سرباز، همان‌طور که قیصرهایش
آخرِ جاده به مردابِ عدم می‌ریزد
نیست امید به برگشتنِ لشکرهایش
جاده در حسرتِ یک معجزه خوابش برده‌ست
بازگشتند، تهی‌دست،  پیمبرهایش

بابک دولتی

تک نگاری

سماع دوگانه‌ها

سماع دوگانه‌ها

میترا فردوسی

بی‌فاصله از حجم

بی‌فاصله از حجم

سیدحمید شریف‌نیا

شعرها

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش