شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کاپشنِ بادی‌

...

چند نفر کاپشنِ بادی‌شان را
 روی پهلو می‌کشند 
تا سرما نخورند ترکِ یک موتور؟
 برای سردرگمی
 جای همه‌چیز را عوض کردم
 اما جای بخیه را 
چگونه می‌شود پر کرد؟
این زندگی فرم ناجوری دارد
مدام به  رویم می‌آورد 
این چاقو سهم من است 
سهم من و پیرمرد‌هایی 
که از ترسشان
 با دستگیره‌ی در کلنجار رفتند
 تا گریه‌شان نگیرد
 

بیتا علی اکبری

شعرها

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی

پیش‌تر‌ها

پیش‌تر‌ها

نسرین بشردوست

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی