شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کاپشنِ بادی‌

...

چند نفر کاپشنِ بادی‌شان را
 روی پهلو می‌کشند 
تا سرما نخورند ترکِ یک موتور؟
 برای سردرگمی
 جای همه‌چیز را عوض کردم
 اما جای بخیه را 
چگونه می‌شود پر کرد؟
این زندگی فرم ناجوری دارد
مدام به  رویم می‌آورد 
این چاقو سهم من است 
سهم من و پیرمرد‌هایی 
که از ترسشان
 با دستگیره‌ی در کلنجار رفتند
 تا گریه‌شان نگیرد
 

بیتا علی اکبری

شعرها

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

حسن معصومی

روایت چوبه

روایت چوبه

امین رجبیان

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر