شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قاتلانِ سیاهی‌

به گونه‌های سپیدت! که قاتلانِ سیاهی‌ست
طلوعِ پُر ثَمَرَت ، مُوعِدِ غروبِ تباهی‌ست
دو تکه از شبِ یلدا میانِ صبح زمستان
هنوز مانده، بر این گفته چشم‌هات گواهی‌ست
ببند گیس و نَیَفشان ، که هر که دیده‌ام امروز
به بوی موی تو مست و به‌سوی موی تو راهی‌ست
ببوس حنجره‌ات را که آن صدای خوش از اوست
همان صدا که صَلای پرندگانِ پگاهی‌ست
من اهلِ جَنتَم اما مرا ببوس و بسوزان
که شعله‌های جهنم سِزای بوسه‌بخواهی‌ست
عجیب نیست چنین مستِ جسم و جانَتَم، آری!
که قِسم‌قِسمِ تو اعجازِ پِیک‌های الهی‌ست
غزل دوباره شد آیینه‌ی درخششِ تو، آه!
که آنچه سهمِ من از ماه شد؛ کشیدنِ آهی‌ست

رضا باباخانی

تک نگاری

شعرها

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

لیلا ساتر