شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌خندم 

می‌خندم 
نه به كسی 
نه به چیزی 
همین‌طور بی‌هیچ دلیلی
تا حد مرگ 
كه سگش می‌ارزد به این زندگی 
زیر دم گربه‌ای 
كه هفته به هفته 
پا به ماه است 
می‌خندم 
وقتی كِرمی سرش می‌جنبد 
و میوه‌ای دل‌درد می‌گیرد 
بر درختی كه نامش «كنده» است 
می‌خندم 
وقتی كلاغی روی كلاغی قرار می‌گیرد 
و آشیانه‌ای روی آشیانه‌ای می‌نشیند 
و درختی روی درختی می‌افتد 
و كفشی روی كفشی 
و پایی روی پایی
و دستی روی دستی 
و خستگی روی خستگی 
و همه‌چیز روی همه‌چیز 
كه چیز تازه‌ای نیست 
می‌خندم 
نه به كسی 
نه به چیزی 
نه به ریش چوپانی كه بز آورده است 
نه به گوزنی زخمی كه اشك تمساح را در...
در سرزمین گربه‌های باردار 
سگْ صاحبش را نمی‌شناسد 
باید بار كلیت این متن را 
تنهایی به دوش بكشم 
روز به روز 
«فضا»‌های جدیدتر را تجربه كنم 
هفته به هفته 
در مرگ عزیزانم ریسه بروم 
و با خیالی آسوده 
«پا به ماه» بگذارم 
می‌خندم 
نه به كسی 
نه به چیزی 
همین‌طوری بی‌هیچ دلیلی 
اما آن‌ها معنی خنده‌های مرا می‌دانند 
و از همین ناراحت‌اند
 

رحیم رسولی

تک نگاری

شعرها

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی