شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باید بمانم پای عهدم با زمستان‌ها

باید بمانم پای عهدم با زمستان‌ها
با سردی شومینه‌ها در برف‌و‌بوران‌ها
باید بمانم تا بنوشند از رگان من
آوندهای خشکِ ترخون‌ها و ریحان‌ها
بر شانه‌ام روییده گرچه بال شاهین‌ها
از دست‌هایم پنجه‌های بازِ ترلان‌ها،
اما میان چشم‌هایم دو ‌کبوتر هست
که سال‌ها کِز کرده‌اند از ترس طوفان‌ها
پروانه‌ای هستم که بر خود پیله می‌پیچم
تا کرم ابریشم شوم در خاک گلدان‌ها
باید دوباره قسمتی از مادرم باشم
باید که برگردند انسان‌ها به زهدان‌ها
 

نفیسه باقری

شعرها

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

الماس

الماس

م. مؤید

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی