شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تا عمر دارم، مادرم، آواره‌ی دردم

 

تا عمر دارم، مادرم، آواره‌ی دردم
در هر کجای خانه دنبال تو می‌گردم
انگشت‌هایم سوخت، چشمم سوخت، قلبم سوخت
یخ را که روی بازوانت آب می‌کردم
مادر! اگر سرما به پهلویت زده باشد؟
باید به‌جای یخ پتویت را می‌آوردم
از ماه آبان تا ابد پیراهنم سرخ است
با این‌که رنگ مرگ دارد چهره‌ی زردم
بر شانه‌ی امواج رفتی قایق چوبی
بعد از تو من مثل مزاری خالی و سردم
خوابیده‌ای در بازوان مادر میهن
دارم بدون تو به خانه بازمی‌گردم
 

نفیسه باقری

تک نگاری

شعرها

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری