شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آزارِ تازه

پرهیز‌کردن از‌منِ خود- درسِ‌ زندگیست  
این ‌گفته، گفته‌ای‌ست‌ که‌: یاد‌‌ِ زمانه ‌نیست
دیوانه‌ای‌ که آن‌ خودِ‌ خود‌ نیست، مانده‌ام
آن‌ عاقلی‌ که‌‌ درک‌‌ خودش‌ عاقلی‌ست‌ کیست
من با چگونه‌های خودم زیست کرده‌ام 
فردا موظف‌ است‌ بگوید:‌‌ چگونه زیست؟
با‌ جست‌وجوی‌ عقل، به‌ مقصد- نمی‌رسیم
دنیا‌ عوض‌ شده‌ است، ‌نگو راهِ‌ چاره چیست 
بی‌چاره ‌‌من‌ که‌ فهم ‌نکردم‌ به‌ خویش‌ِ‌خویش!
باید به ‌حالِ خویشتنِ‌ خویشتن- گریست 
پشتِ چراغِ‌ قرمز این‌ راه مانده‌ام 
گاهی‌، چراغ سَبز‌ هم-آزارِ تازه‌ای‌ست.

محمدعلی بهمنی

شعرها

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

روایت چوبه

روایت چوبه

امین رجبیان