شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آزارِ تازه

پرهیز‌کردن از‌منِ خود- درسِ‌ زندگیست  
این ‌گفته، گفته‌ای‌ست‌ که‌: یاد‌‌ِ زمانه ‌نیست
دیوانه‌ای‌ که آن‌ خودِ‌ خود‌ نیست، مانده‌ام
آن‌ عاقلی‌ که‌‌ درک‌‌ خودش‌ عاقلی‌ست‌ کیست
من با چگونه‌های خودم زیست کرده‌ام 
فردا موظف‌ است‌ بگوید:‌‌ چگونه زیست؟
با‌ جست‌وجوی‌ عقل، به‌ مقصد- نمی‌رسیم
دنیا‌ عوض‌ شده‌ است، ‌نگو راهِ‌ چاره چیست 
بی‌چاره ‌‌من‌ که‌ فهم ‌نکردم‌ به‌ خویش‌ِ‌خویش!
باید به ‌حالِ خویشتنِ‌ خویشتن- گریست 
پشتِ چراغِ‌ قرمز این‌ راه مانده‌ام 
گاهی‌، چراغ سَبز‌ هم-آزارِ تازه‌ای‌ست.

محمدعلی بهمنی

تک نگاری

شعرها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری