شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به‌ظاهر خشک 

صحنه برق می‌زند  برق می‌گیرد دامن بینندگان را
یک طره موی بریده
پیشکش می‌شود به جویباری خشک به‌ظاهر خشک
بر گونه‌های زنی 
از پس سحرگاهی با طناب در سینه‌کش دری طولانی و سرد 
اعداد بالا می‌روند بی وقفه از طناب
بالاتر، بلندتر
موهای بریده برق می‌زنند بی‌وقفه منتشر می‌شوند با سرعت نور 
می‌گویند تا ظهور فیروزه چندین هزار نور چندین هزار طره موی بریده باقی‌ست
می‌گویند و می‌روند اعداد بعدی را بشمارند 
اما خاکِ دوردست
برق نمی‌زند 
در آغوش می‌گیرد دسته‌دسته 
موهایی را که بی‌محابا از سر زنی کنده می‌شود 
و پای جویباری می‌ریزد خشک
به‌ظاهر خشک
 

علیرضا بهنام

تک نگاری

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

مستندنگاری با غزل

مستندنگاری با غزل

کبری موسوی قهفرخی

شعرها

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود