اقرار میکنم
کمی بال کبوتر در جیبهایم
پنهان کردهام
اما
هیچ ربطی به
معلم کلاس اولم نداشت که
در اوایل انقلاب نمیشد رژلب خرید
خانم
هنوز هم
جورابهای ساقبلندش را
بی شلوار میپوشید
تا من کوچهی بیست متریشان را
با بیست دقیقه تاخیر به مدرسه برسم
نه صبر کنید
اصلاً ذهنیت شما را قبول ندارم
بیایید
این بالهای پروانه هم برای شما
تهمت نزنید
من از کلاس اول
همهچیز را به یاد میآورم
اما این آخرین باریست که
می نویسم
شلوار کوردی میپوشید
پسری که همسایهی معلمشان بود
پروانهها را
با جورابهای بلند و
موهای طلایی دوست داشت
هنوز هم
احساس میکنم
ناراحت میشوید
اگر بنویسم
شاعر
اصلاً در سال تحصیلی 58 - 59
در دبستان الماسیه
با شیروانیهای برفگیر
درسنخوانده گردید