شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باور کنید

انگار اصطکاک آخرین استکان هم نوشیدنی‌ست
هوای بوم را بنوشیم
بنوشیم پایین و بالای این سایش را
و غلت بخوریم
در زایشی نامرئی
و باور کنیم 
دست‌های ما جایی بدجور قطع شده‌اند

انگشتان‌مان را برداریم
چال کنیم
گریه کنیم
«یادت بخیر» را بلند‌بلند از بر کنیم
و بعد      برویم به جایی
به رویش دست‌های تازه فکر کنیم

حامد رضوی زاده

تک نگاری

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

شعرها

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی