...
جنین در مادری ناخوانده امشب... در جنین مادر
جنین بغکرده از اخم جنین اندوهگین مادر
به بندی متصل از دلنخواهی تا پشیمانی
پشیمان از شروع دلنخواهی، اولین مادر
اتاقی نیمهافسرده... پدر تاریخ میخواند
چقدر از برگهها از گریه خیس از آستین مادر
و جیغی از دل پستو، بنفشی منتشر در دود
زمان خونخواری سردستهی دشمن... زمین مادر
پدر سیگار بعدی، خون از این پستو به آن پستو
بنفش از جیغ بعدی... میپرد از روی مین مادر
مسیری تیره گهگاهی ولی روشن به نورافکن
جنین زخمیدل، از زخم جنین در خون نشین مادر
پدر چندین پدر چندین کتابِ نیمهناخوانده
جنین در خون به خون مادر... جنین انگ و جبین مادر
سه نسل از ذهن تنهای پدر رد میشود... یعنی
سه فصل از این کتابِ کهنه را جانکنده این مادر
کتاب از دست خوابآلوده میافتد... پدر پشتش
به آتش بس نشست این سرزمین این سرزمین مادر
به آتش بس نشست امشب ولی پایان جنگ این نیست
یقین دارد جنین دارد... غمین از این یقین مادر
پدر بیدار خواهدشد... پدر تاریخ خواهد خواند
کتابی توی دستش... میپرد بر روی مین مادر...