شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زنی بخار شد

بر پوستِ خورشید نسوخته‌بود آن دست
چُنان که از لمسِ تنش

بیچارگانِ سرانگشت نمی‌دانستند
در آبیِ آن رگ‌های گرم
خونِ هزار تابستان است

آغوشِ تَر بر او گذشت
مانده استخوان‌ها بر سفیدِ خاک،
بر ملحفه‌های سرد

خبر پیچیده در شهر
زنی بخار شد، زنی
سرانگشتانه بخار شد
 

سپیده رشنو

تک نگاری

شعرها

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری