شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زنی بخار شد

بر پوستِ خورشید نسوخته‌بود آن دست
چُنان که از لمسِ تنش

بیچارگانِ سرانگشت نمی‌دانستند
در آبیِ آن رگ‌های گرم
خونِ هزار تابستان است

آغوشِ تَر بر او گذشت
مانده استخوان‌ها بر سفیدِ خاک،
بر ملحفه‌های سرد

خبر پیچیده در شهر
زنی بخار شد، زنی
سرانگشتانه بخار شد
 

سپیده رشنو

شعرها

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان

مادر

مادر

حسن بهرامی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی