شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پس غول آهنی

پس
غول آهنی
که به دریا بود و هوا بود
ژنبار ِ آخر ِ دیارالبشر
به کویری برد
کبریت و کود هیمه برافروخت
و بر زهر خاکستر
گریست چندان
که بنات النعش
درهای درک گشودند و
خداوند
تخمه به آغوش بر گرفت.

محمود طراوت روی

شعرها

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی