شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نجوا در باد

دیری‌ست
در سکوت مانده‌ام 
در زمینی خلوت 
با آسمانی که ته‌مانده‌ی بادهای خسته را 
گاه جا‌به‌جا می‌کند 
بادهایی کوچک 
با واژگانی بازمانده در گندمزار 
که از قهر داس 
در امان مانده‌اند هنوز
طوفان، آذرخش می‌زاید 
اما این بادهای نحیف 
كلمات بی رمق را 
نجوا می‌کنند 
واژگانی ترسیده و بی تأثیر 
واژگانی بی رمز‌و‌راز 
که نه به کار شعر می‌آیند 
نه جان و جهان را 
شیدا می‌کنند 
دیری‌ست در سکوت...
 

اقبال معتضدی

تک نگاری

شعرها

رحیل

رحیل

بهاره فریس‌آبادی

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

ویدئو