شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سرزمینی تشنه‌ام،

سرزمینی تشنه‌ام، باران مرا از یاد برد
ابرهای تیره‌ی بارانی‌ام را باد برد
کرم‌ها از ریشه‌ می‌خوردند و دست باد نیز
هر چه برگ از شاخه‌ی خشکیده‌ام افتاد برد
حال می‌فهمم که آواز قشنگ کبک را
بوی باروتی که می‌پیچیده از صیاد برد
روی برنوهایمان یک روز گل روییده بود
روز دیگر لاله‌ها را باد بی‌بنیاد برد
گر چه وارونه است کار دیوها با این وجود
پیلتن را راست تا غارـ سِتم، اولاد برد
مثل بهرامی که در راه وطن بی گور شد
شیرعلی مردان‌ من را مکر استبداد برد
با دل پردرد می‌خوانم به گوش زردکوه
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
 

 اقبال طهماسبی گندمکاری

تک نگاری

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

ویدئو