شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای خوزستان
چشمان ما چگونه تاب می‌آورند خاموشی ایل را
در کرانه‌ی شرقی...

دکمه‌های پیراهنت یکی در میان
باز... بسته
و باز می‌شود چشمانم به...

لب به سیگار داده و لم به صندلی
ضرب‌گرفته با انگشت‌هاش... روی میز
تق...

پاییز که سرازیر می‌شود از قلهک
باد شانه می‌زند و 
برگ‌هام...

تک نگاری

شعرها

از ما دو نفر

از ما دو نفر

سعدی گل‌بیانی

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

فرزانه میرزاخانی

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی