شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای بم‌نشینان
و به تمام زلزله‌زدگان...

برای بم‌نشینان
و به تمام زلزله‌زدگان...

آبان نهنگ تنهایی بود
چمباتمه‌زده بر عمیق‌ترین کابوس‌هایم
سنگین...

برای خوزستان
چشمان ما چگونه تاب می‌آورند خاموشی ایل را
در کرانه‌ی شرقی...

دکمه‌های پیراهنت یکی در میان
باز... بسته
و باز می‌شود چشمانم به...

لب به سیگار داده و لم به صندلی
ضرب‌گرفته با انگشت‌هاش... روی میز
تق...

پاییز که سرازیر می‌شود از قلهک
باد شانه می‌زند و 
برگ‌هام...

تک نگاری

شعرها

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

تنها صداست که می‌ماند

تنها صداست که می‌ماند

فروغ فرخزاد

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت