شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای بم‌نشینان
و به تمام زلزله‌زدگان...

برای بم‌نشینان
و به تمام زلزله‌زدگان...

آبان نهنگ تنهایی بود
چمباتمه‌زده بر عمیق‌ترین کابوس‌هایم
سنگین...

برای خوزستان
چشمان ما چگونه تاب می‌آورند خاموشی ایل را
در کرانه‌ی شرقی...

دکمه‌های پیراهنت یکی در میان
باز... بسته
و باز می‌شود چشمانم به...

لب به سیگار داده و لم به صندلی
ضرب‌گرفته با انگشت‌هاش... روی میز
تق...

پاییز که سرازیر می‌شود از قلهک
باد شانه می‌زند و 
برگ‌هام...

شعرها

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری