با لوحِ شکستهی پیمان
روی میز
تقویم سوداگران
ورق خورد
نگاه کن
حفرهی شب خالی است
یقین
بیهوده قشنگ است
رؤیا
بیهوده نزدیک
چیزی در میان نیست
نه عشق نه سودا
نه پلی
که از گناه دنیا میگذرد.
متولد 1373، بیرجند.
کتابهای شعر منتشرشده:
«مردم از گلولهها بیشترند»،
«دموکراسی از گلوی گنجشکها»
شعرها
صوت ها
ویدئوها
کتاب ها
با لوحِ شکستهی پیمان
روی میز
تقویم سوداگران
ورق خورد
نگاه کن
حفرهی شب خالی است
یقین
بیهوده قشنگ است
رؤیا
بیهوده نزدیک
چیزی در میان نیست
نه عشق نه سودا
نه پلی
که از گناه دنیا میگذرد.